ضیافت کتاب

ضیافت کتاب 

سهم من از بیست و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران:

گوساله سرگردان/مجیدقیصری/نشرافق
دیپلماتنامه/یوسفعلی میرشکاک/کتاب نیستان
اسماعیل/امیرحسین فردی/سوره مهر
اشوزدنگهه/آرمان آرین/نشرموج
شوالیه های بدنام/دیویدگمل/کتابسرای تندیس
سرگذشت شاه عباس اول/بازنویسی تاریخ اسکندر بیگ منشی/اهل قلم
پارسیان و من/آرمان آرین/نشرموج
عرفان حافظ/استادمطهری/انتشارات صدرا

پ.ن۱: نمایشگاه امسال رو سعی کردم غرفه به غرفه بچشم. خیلی مزه داد ولی کتاب ناب بسیار و موجودی اندک! به قدر وسع و سلیقه از این ضیافت مستفیض شدیم.
پ.ن۲: امسال یک دور حسابی هم در بخش کتب عربی زدم. یک مجموعه نفیس از آثار نزار قبانی حسابی چشمک زد. یادم نیست اسم انتشاراتیش رو. در بحث دست و پاشکسته ای که با مسئول عرب زبان غرفه دنبال کردیم موفق به خرید تنها دوجلد از ده جلد نشدیم. "لا یا اخی فقط مجموع!"
ایشالا سال بعد یا بودجمون رو به صدهزار چوق برسونیم یا ناشر المحترم از حمار شیطون پیاده بشه یا چی؟!

آنچه گذشت...

آنچه گذشت 

در این بیست و اندی روز که آپدیت وبلاگ با افت نوسان شدید مواجه شده بود، اثاث کشی داشتیم در حد تیم ملی با اعمال شاقه! بشور و بساب و ببند و حمّالی! جای همه ی دوستان مردان آهنین خالی! غیبت موجهه دیگه؟! خدا رو شکر الان که منو اینجا میبینید به یک سرانجامی رسیده ولی اعمال شاقه اش به قوت خودش باقیه. دیگر اینکه در این برهه از زمان تیم ملی فوتبال کشورمان مایلی کهن اش را از دست داد و افشین قطبی برای چندمین بار بازگشتی افتخار آمیز به میهن کرد تا ببینیم در برابر کره ای ها از استراتژی قلب شیر استفاده میکند یا پنجه ی ببر یا خرطوم فیل. آقای کروبی با ساسی مانکن رایزنی هایی همراه با مبادله ی دل و قلوه داشت تا هماهنگی های لازم برای انتخاب  آهنگ "یه ماشینو دوتا خونه ی درندشتو پول چکهای بی برگشتو بدم بزنی تو رگ و یه آب روش به من میکنی تو یه بار گوش!" به عنوان شعار انتخاباتی صورت گیرد. از جمله اتفاقات دیگر که به عنوان نقطه ی عطفی در زندگی هنری اینجانب به حساب می آید دیدار و همنشینی با دو تن از  کارگردانان بنام کشورمان در یک کبابخانه ی نون بیار کباب ببر می باشد. فکر کن پشت به پشت محمد رحمانیان و عباس کیارستمی نشسته بودیم و در میز گرد سینمایی شان به صورت مستمع آزاد با پارازیت های محیط شرکت داشتیم.
خبر دیگر اینکه وبلاگ فی الپرانتز یکساله شد و جا داره به همه دوستانی که در سرما و گرما و بودن و نبودن هایم همراه بوده اند و لطف داشته اند ابراز ارادت ویژه داشته باشم.
از استاد بانی عزیز که از گرمای رامشیر نظرات دلگرم کننده اش به این سمت ساطع میشود و موجی از امید میپراکند. از سهیل اهل دل که صفای معرفتش انسان را تحت تاثیر قرار  میدهد. از آقا هادی که صنعت خودروسازی خراسان رضوی را در ید قدرت دارند و همیشه میشود روی نایب الزیاره بودن شان حساب کرد. از دوست طنز نویسم یک محمد که چند وقت یکبار یک آهان و اوهومی اینجا میکند. از شاعر گرانقدر خانم ماجده(معرب مژده!) که توی این مدت کوتاه هم-لینکی لطف داشته اند و کم کاری ما را گوشزد کرده اند. از جناب عبدالحسین که این اواخر در وبلاگشان ماشالا از پرکاری جور کم کارهایی مثل منو هم کشیده اند. از حبیب عزیز که حرفه ی ژورنالیسم را به قوت تمام پیگیری میکنند و جاداره وبلاگشان را به حبیب نیوز تغییر نام بدهند از بس بعضی اخبار دسته اولند. برای خانم پرنسس هم که چند وقتی میشه خبری ازشون نیست ایشالا که مشکلشون تنها اینترنت زدگی باشه آرزوی سلامتی میکنم. از متین عزیز که با حلقه ی مطالعاتیش جمعی رو سرکار گذاشته. کسی خبر داره آقا حامد نوریان کجاست که سه چاهار ماهه آپدیت نمیکنه؟  بد نیست یادی هم از حاج آقا احسان و یه رفیق بکنیم که به دلیل مشغولیت های علمی از صحنه ی وبلاگ نویسی کنار کشیده اند. و همین طور همه ی وبگردهای محترمی که از طرف گوگل یا گول کلمات بیربط ما را میخورند یا تصاویر وسوسه انگیز وبلاگ را و گذرشان این طرفها می افتد کمال امتنان و سپاسگزاری را دارم. بازم پیش ما بیاین!

happy birthday

پ.ن۱: مبارک باشه. تتمه اخبار اینکه استقلال هم ناباورانه قهرمان شد و قلعه نویی هم رفت.